برخی از وبسایتهااز جمله ثانیه نیوز و رجا نیوز، مدعی شدند که نقش این زن را منیژه حسینیان بر عهده داشته که توسط مهدی قرباننژاد از شاگردان مجیدی برای این نقش در نظر گرفته شدهاست. مهدی حمیدی شیرازی در سال ۱۲۹۳ در شیراز به دنیا آمد. حمیدی بازیگری را در ۳۵ سالگی با فیلم دلاوران کوچه دلگشا به کارگردانی حسن هدایت در سال ۱۳۷۱ آغاز کرد. دورهگرد با فروش خوراکیهای خوابآور سربازان ایران را خوابآلود میکند و سپس با علامت دادن پسردار پاسکویچ را به آغاز تاختوتاز آگاه میکند. در پی پیمان تیلسیت (۱۸۰۷ م) دستدرازی روسها به مرزهای ایران دوباره آغاز میشود. عباسمیرزا خشمگینانه ۲ روز به ایشان زمان میدهد تا از مرزهای ایران بروند. سرجان ملکم از فرستاده شدن سرداران ایرانی به هند برای یادگیری فنهای لشگری آگاه شدهاست او در سفارت انگلیس با یعقوب مارکاریان سخن میگوید که چرا مرزهای ایران و روس آرام است؟ سردار پاسکویچ یک ارمغان برای عباسمیرزا به رسم آشتی و آرامش میفرستد و آن آصفالدوله است که مانند یک جانور در یک گنجه گذاشتهاند و به عباسمیرزا پیشکش میکنند. این درحالی است که سید علیرضا حسینی بهشتی، فرزند سید محمد حسینی بهشتی، مشاور موسوی و مدیر مسئول روزنامهٔ کلمهٔ سبز است. ↑ «دفاع روزنامهٔ سپاه از ترویج صیغه در سریال آقازاده». This conte nt h as been created with GSA C ontent Generator Demov er si on.
مهدی سلطانی باقرالعلوم
نیرهای سپاه نبیاکرم کرمانشاه پیکر افشین آشام را ربودند. به دلیل خطر انقراض این گونهها اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان کرمانشاه هرساله برخی از آنها را در شهرستانهای مختلف استان کشت میکند. این کار را خواجه در جشن عروسی لاچین و کتوان میکند و حال ریحان بد میشود ، آسیه نیز زمان زایمانش فرا میرسد و از آنجاییکه ماما در دسترس نیست ریحان با همان حال بدش کمک میکند که بچه زاده بشود و همین کمک آسیه را پس از مرگ ریحان دچار عذابوجدان میکند و ناگزیرش میکند که برود خواجهاش را بکشد و سرانجام کار خودش نیز به تیمارستان میکشد و از خانه عباسمیرزا میرود. سردار پاسکویچ در خانه میرفتاح نشیمن میگزیند سخن از گفتگو با روسها به میان میآید. سردار پاسکویچ برای بیرون رفتن از تبریز میگوید باید با نایبالسلطنه سخن بگویم چون شرایطی دارم. کوشش نمایندگان انگلیس برای برانگیختن شاه به ایستاندن نبرد و پشتیبانی آصف الدوله از این پیشنهاد انگلیسیها. عباسمیرزا نشستی در تبریز برگزار میکند و بازاریان را فرامیخواند و از آنها درخواست کمک میکند تا پیش از رسیدن کمک انگلیسیها دست سربازان ایران از جنگافزار تهی نماند.
عباسمیرزا نشست پیشبرد جنگ را با نظرعلیبیگ، مهدیقلیخان، لاچینخان، میرزا عیسی و پیرقلیخان برگزار میکند. گفتگوی میرزا عیسی و عباسمیرزا درباره کوتاه کردن دست بیگانه و بایستگی ترجمان دانش اروپایی به پارسی و آموختن پیشرفتهای لشگریشان. میرزا ابوالقاسم فرزند میرزا عیسی هنگامی به تبریز میرسد که پدر مرده (۱۸۲۲ میلادی) و زمان خاکسپاری است. شهر بوکان بهعنوان یک شهر با کاربری فرهنگی همواره در هنر و هنرپروری و در عرصهٔ هنر نمایش در سطح استان آذربایجان غربی پیشتاز بوده است، اما بهدلیل نبود امکانات لازم در آن، وضعیت فرهنگی و هنری این شهر را با چالش مواجه کرده است. بوکان از غرب به مهاباد، و از جنوب به سقز محدود است و در دشتهای استپی و هموار قرارگرفته و میان کوههای نالشکینه و بردهزرد واقع شده سلطانی است. دختر ریحان اندوهگین است که چرا پدرم نمیگذارد در آوردگاه بجنگم. خواست ناگهانی شاه برای رفتن به چمن سلطانیه برای دادن پول به سربازان از هم گسیخته و دیدار با عباس میرزا که میبایست از تبریز به چمن سلطانیه بیاید.
مهدی سلطانی و شهاب حسینی
شیرازی راست به سفارت بریتانیا میرود ولی اوزلی میگوید کلنل مک دونالد بجایم گمارده شده و این گنجه را هم برای خودت بردار و دست از کارهای کودنانه (دادن پول در برابر زمین) بردار. فتحعلیشاه به شیرازی میگوید که اوزلی گفته با دادن پول میتوان سرزمینهای ازدسترفته را پس گرفت. ولی صرفاً مستحکمتر نمودن حصار چهارباغِ شاه عباس بزرگ و تعبیهٔ معبری برای فرار (نه دروازه) از جانب افغانها مد نظر بوده که همین موضوع مورّخان را در مورد ساخت ارگی جدید، در داخل حصار شاه تهماسب یکم، به اشتباه این سایت انداختهاست. عباسمیرزا برای آشتی به در خانه میرزا ابوالقاسم میرود و به گوهر میگوید نامهای به شوهرت بنویس تا به تبریز بیاید. خانه کتوان آتش میگیرد. نظرعلیبیگ از تبریز به تهران میرسد و آصفالدوله را به دربار میدهد و شاه هم او را به باد کتک میگیرد. حاج میرزا آقاسی میآید و سرپرستی و آموزش محمدمیرزای نوزاد (زاده ۱۸۰۸ م) را به دوش میگیرد او را با خود میبرد. عباسمیرزا دستور میدهد آزوغههای احتکارشده را به زور از بازاریِ بدسرشت میرفتاح بگیرند او هم به بیرون از شهر نزد سردار پاسکویچ میرود تا با گزارش دادن به روسها کین خود را از شهر تبریز بستاند.